خوشبخت بود، زیرا هیچ سوالی نداشت. اما روزی سوالی به سراغش آمد. و از آن
پس خوشبختی دیگر، چیزی کوچک بود. او از خدا معنی زندگی را پرسید. اما خدا
جوابش را با همان سوال داد. خدا گفت:" اجابت تو همین سوال توست. سوالت را
بگیر و در دلت بکار و فراموش نکن که این دانه ای است که آب و نور می
خواهد"
او سوالش را کاشت. آبش داد و نورش داد و سوالش جوانه زد و شکفت و ریشه
کرد. ساقه و شاخه وبرگ و هر ساقه سوالی شد و هر شاخه سوالی و هر برگ
سوالی.
و او که زمانی تنها یک سوال داشت، درختی شد که از هر سرانگشتش سوالی
آویخته بود و هر برگ تازه، دردی تازه بود و هر بار که ریشه فروتر می رفت،
درد او نیز عمیق تر می شد.
فرشته ها می ترسیدند. فرشته ها از آن همه سوال ریشه دار می ترسیدند.
اما خدا می گفت:" نترسید، درخت او میوه خواهد داد. و باری که این درخت می
آورد، معرفت است." فصل ها گذشت و دردها گذشت و درخت او میوه داد و بسیاری
آمدندو جواب های او را، چیدند. اما در دل هر میوه ای ، باز دانه ای بود و
هر دانه آغاز درختی و هر که میوه ای را بُرد، در دل خود بذر سوال تازه ای
را کاشت.
از کتاب: هر قاصدکی یک پیامبر است عرفان نظر آهاری
سلام
واقعا وبلاگ جالبی داری
اگه خواستی منو با نام زمین من لینک کن.
بعد منو خبر کن تا تو رو لینک کنم .
با تشکر.
سلام!
آموخته ام اگر کسی یادم نکرد او را یاد کنم شاید او از من تنهاتر باشد
دوست عزیز ما چت رومی زدیم و دوست داریم که تمام آدم های مهم ایرانی به
اینجا بیایند و جمع دوستانه و پر از نشاط را به ارمغان بیاریم!دوستان شما ، منتظر
شما هستند .
.دوستان تو این چت روم آدمای متفکری جمع شدند ودوست دارند شما هم به
جمعشون بپیوند ید. از طرف من، همه دوستاتون رو دعوت کنید امیدوارم دوستای
خوبی برای هم باشیم
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
دوستانی که با تبادل لینک موافقند اطلاع بدهند
با تشکر مدیر چت روم ققنوس
http://www.ghoghnooschat.com/linkestan/ تبادل لینک رایگان چت روم ققنوس
http://nicefun.ir/anjoman انجمن ققنوس