داستان های کوتاه

داستان های اموزنده, داستانهای عاشقانه،داستانهای تکان دهنده،حکایت های قدیمی و ....

داستان های کوتاه

داستان های اموزنده, داستانهای عاشقانه،داستانهای تکان دهنده،حکایت های قدیمی و ....

در عفو لذتی است که در انتقام نیست

روزی سردارسپاه امیرالمومنین(ع ){مالک اشتر نخعی}از کوچه ای عبور می کرد شخص بی ادب شکمبه شتری رابا محتویات کثیف آن برای خنده بر روی مالک پرتاب کرد مالک اعتنایی ننمود وبه راه خود ادامه داد فردی که مالک را می شناخت به شخص بی ادب گفت شناختی چه کسی بود؟ پاسخ داد: نه  گفت :این شخص سپهسالار علی مالک اشتر نخعی بود .باشنیدن این سخن لرزه براندام آن شخص افتاد وبه دنبال مالک شروع به دویدن کردواز هرکس سراغ اورا گرفت تااینکه اورا در مسجدی پیداکرد شروع به عذر خواهی نمودو اظهار داشت من بعد درحق هیچکس مرتکب رفتارهای بی ادبانه نخواهدشد. مالک گفت : من به مسجد آمدم تا از خدا بخواهم ترا هدایت کند تا در صدد آزار دیگران نباشی ظاهرا خداوند دعای مرا درحق تو مستجاب کرد.یکدیگر را در آغوش گرفتند و در کمال رضایتمندی از هم جداشدند....آری در عفو لذتی است که در انتقام نیست 

با تشکر از دوست عزیزم سید حسن علوی

تف به ریا 2!

در کتب قدیم آمده که :شخی نیمه شب وارد مسجد و مشغول نمازگردیداتفاقا سگی برای در امان ماندن ازسرما به مسجد وارد شدمرد که صدایی راشنید تصور نمود شخص دیگری به مسجد آمده برای اینکه اخلاص خودرا ابراز دارد نمازهایش را با قرائت و طمانینه تمام بجا می آوردنزدیکیهای صبح نگاه کرد ببیند کیست باکمال تعجب سگ را مشاهده کرد وباخود گفت تف به این ریا از سر شب تا به حال برای خاطر سگ عبادت کردم نه به خاطر خدا..... 

با تشکر از دوست عزیزم سید حسن علوی

کلماتی که برای سخن گفتن می گزینیم میتواند سرنوشت ما را عوض کند!

درزمان های گذشته یکی از خلفا عباس خوابی میبیند خوابگزاری را میطلبدومیگوید خواب دیدم که تمامی دندانهایم افتاده تعبیرش چیست؟ خوابگزار پاسخ میدهد تعبیر خواب شما اینست که تمام اقوام وبستگانت ا قبل از شما خواهند مرد خلیفه ازاین سخن برآشفته میشود ومیگوید مردک زندگی پس از بستگانم به چه درد من میخورد؟دستور میدهد بخاطر این گستاخی تازیانه ای چند به اوزده واخراجش میکنند خوابگزار دیگری را میطلبد وخواب خودرا باز گو مینماید خوابگزار فهمیده در تعبیر خواب میگوید ((عمر خلیفه طولانی تر از عمر سایر بستگان وخویشانش خواهد بود)) خلیفه شاد میشود وبا پرداخت صله گرانبها اورا مرخص مینماید اینست که گفته اند هرسخن جایی و هر نکته مکانی دارد


با تشکر از دوست عزیزم سید حسن علوی

هم به خاطر داستان زیباشون و هم به خاطر نظرات دلگرم کننده شون